داستان های اموزنده

مشخصات بلاگ
داستان های اموزنده
آخرین مطالب
پیوندها
پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۵ ب.ظ

ارزوی عجیب...

توی فکه داخل خاک عراق ، یه گلستان دسته جمعی از شهدا کشف کردن ...

عراقی ها شهدا رو به صورت زیگ زاگ روی هم انداخته بودن و روی اونا خاک ریخته بودن...

تپه ای از شهدا درست شده بود

هفت شهید را از زیر خاک بیرون آوردن ...

تاظهر فرداش...سیزده تا شهید دیگه هم کشف شد که مجموعشون  به بیست رسید .

اما نکته عجیب ، بیست و یکمین شهید بود ...

با سرنیزه اطراف پیکر رو خالی کردن...خاک هارو کنار زدن ...لباس کامل ...دکمه ها بسته ...

بند حمایل و تجهیزات ...خشاب ..قمقمه ...یک فانسقه به تجهیزات و یکی به پیکر ...جوراب ...

اما ...!!!

خیلی عجیب...

پیکر نبود ... مثل اینکه کسی داخل این لباس نبود ...

شاید شب لیله الرغایب از خدا خواسته بود تا اونو پیش خودش ببره ...

ما هم میتونیم ؟؟؟

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۳۱
نفس ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی